کد مطلب:295951 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

حدیث 03


جابر عبدالله انصاری می گوید: چند روزی برای رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم غذایی فراهم نشد، به حدی كه گرسنگی بر ایشان فشار آورد، لذا به خانه های همسرانش سر زد و نزد هیچ كدام چیزی نیافت، و آخر نزد فاطمه علیهاالسلام آمد و فرمود: دختر عزیزم، من گرسنه ام. آیا چیزی داری كه میل كنم؟ عرض كرد: نه والله، جان خود و برادرم به فدایت!

پس از آن كه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم از منزل خارج شد، كنیز فاطمه دو گرده نان و مقداری گوشت نزد ایشان فرستاد، و حضرت آن را گرفت و زیر كاسه ای نهاد و رویش را پوشاند و فرمود:

«والله، لاوثرن بها رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم علی نفسی و غیری، و كانوا محتاجین الی شبعه طعام.»

- به خدا قسم، در این غذا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را بر خود و دیگران مقدم خواهم داشت، در حالی كه خود و اهل خانه شان حتی یك وعده غذای خود را نداشتند و بدان محتاج بودند.

لذا حسن و حسین علیهماالسلام را نزد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرستاد و ایشان مراجعت نمود. فاطمه علیهاالسلام عرض كرد: خداوند چیزی به ما عطا فرمود، و من آن را برای شما نگاه داشته ام. حضرت فرمود: دختر عزیزم، آن را بیاور. فاطمه علیهاالسلام چون پوشش را برداشت، (با حیرت) دید پر از نان و گوشت است، فهمید كه از جانب پروردگار است، لذا حمد و سپاس الهی بجا آورد و بر پدرش پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم صلوات فرستاد و غذا را آورد. چون چشم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به آن افتاد، پس از حمد الهی پرسید:


«من این لك هذا؟»

- این غذا، از كجا برای تو فراهم شده است؟

(قالت هو من عند الله. ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب.) [1] .

عرض كرد: آن از جانب خداست، خداوند به هر كس كه بخواهد بدون حساب روزی خواهد داد.

رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم كسی را فرستاد و علی علیه السلام را حاضر كرد، و آن بزرگوار و علی و فاطمه و حسن و حسین و تمام زنهای پیامبر از آن غذا خوردند و سیر شدند، و فاطمه علیهاالسلام می فرماید: ظرف غذا به حال خود باقی بود و به همه همسایه ها نیز از آن دادم، و

«جعل الله فیها بركه و خیرا كثیرا.» [2] .

- خداوند، در آن بركت و خیر فراوان قرار داد.


[1] آل عمران: 37.

[2] بحارالانوار، ج 43، ص 27، روايت 30- همچنين در اين رابطه روايت 35، ص 29، و روايت 38، و روايت 51، ص 59 از همان جلد ملاحظه شود.